پاسخ امیر مطلق:
فرض این است که شرایط عمومی پیمان رایج (نشریه ۴۳۱۱)، بر پیمان حاکم است. در این سوال، در این که محیط حقوقی پیمان، عمومی یا خصوصی باشد، تفاوتی وجود ندارد.
وفق «بند الف» ذیل «ماده ۳۹» شرایط عمومی پیمان، شرط احراز شرایط تحویل موقت، «قابلیت بهرهبرداری» بودن کار است.
«بند الف» ذیل «ماده ۳۹» شرایط عمومی پیمان
پس از آنکه عملیات موضوع پیمان تکمیل گردید و کار آماده بهرهبرداری شد، پیمانکار از مهندس مشاور تقاضای تحویل موقت میکند و نماینده خود برای عضویت در هیأت تحویل، معرفی میکند.
برای مطالعه ادامه ماده، اینجا کلیک کنید.
فرض را بر این میگذاریم، که پیمانکار، وفق شرط مندرج در بند پیشگفته، تقاضای تحویل موقت را از کارفرما (در اینجا «پیمانکار اصلی») نموده، لیکن کارفرما به درخواست پیمانکار جزء، وقعی ننموده است.
در اینجا پیشنهاد میشود که، پیمانکار، بدواً تأمین دلیل نماید. تأمین دلیل، به معنای طرح دعوا نیست. پیمانکار از شورای حل احتلاق محل اجرای پروژه، درخواست مینماید که کارشناس رسمی دادگستری با توجه به موضوع پیمان، بر سر پروژه حاضر شده، و گزارشی از کارهای انجامشده تهیه نماید.
گزارش تهیه شده توسط کارشناس رسمی، دلیلی بر کم و کیف کارهای انجامشده از سوی پیمانکار جزء است.
وفق قاعده «الحاکم ولی ممتنع»، (چنانکه شخصی از ادای حقوق دیگران امتناع ورزد حاکم پس از احراز امتناع به جهت جلوگیری از هرج و مرج و حفظ نظم عمومی و اجرای عدالت اجتماعی نسبت به ادای حقوق رأساً اقدام مینماید) پیمانکار نسبت به طرح دعوا علیه کارفرمای خود مبنی بر الزام به انجام تشریفات تحویل موقت، اقدام مینماید، تا مرجع قضایی ذیصلاح نسبت به تحویل و نحول کار و انجام تشریفات آن (مالی و غیرمالی) اقدام نماید. شایان ذکز است که از تاریخ تهیه گزارش توسط کارشناس، کار تحویل موقت تلقی خواهد شد.
برای خسارات وارده نیز، نخست پیمانکار، باید اثبات نماید که خسارات وارده ناشی از ترک فعل کارفرما و یا افراد منتسب به کارفرما بوده است. صورتجلسات، گزارشهای روزانه و مکاتبات در این زمینه مفید خواهند بود. گام بعدی، تأمین دلیل پیرامون خسارات وارده است.
تأمین دلیل به زبان ساده، عکس برداری و تهیه گزارش از امور حادث در یک بازه زمانی خاص است و به عنوان دلیل در دست پیمانکار قابلیت استفاده دارد.
پس از انجام تأمین دلیل خسارات وارده، وفق «بند ج» ذیل «ماده ۳۷» شرایط عمومی پیمان، پیمانکار درخواست جبران خسارات وارده را به پیمانکار ارسال مینماید.
برای اینکه خسارت تأخیر تأئیه نیز بعدا توسط پیمانکار، پیگیری شود، پیشنهاد میشود که این موضوع از طریق اظهارنامه نیز به کارفرما ارسال شود.
حال فرض کنیم که پیمانکار جزء، پس از تکمیل کارها، نامهای پیرامون انجام تشریفات تحویل موقت ارسال نکرده است.
اگر کارفرما از کارها، بهرهبرداری نموده باشد (بهرهبرداری با توجه به موضوع پیمانِ پیمانکار جزء، مدنظر است)، تاریخی که توسط کارشناس بعدا تعیین خواهد شد، ملاک تحویل موقت خواهد بود (همان تاریخی که کارها توسط کارفرما بهرهبرداری شده است) و در این حالت، تاریخ درخواست پیمانکار، موضوعیت نخواهد داشت.
اگر کارفرما از کارها بهرهبرداری نکرده باشد یا نتوان اثبات نمود که پس از تکمیل کار، بهره برداری نموده، تاریخ تامین دلیل یا تاریخ طرح دعوا از سوی پیمانکار جزء، ملاک عمل قرار خواهد گرفت.
به عنوان مثال، اگر در قرارداد پیمانکاری جزء اجرای اسکلت، پس از اتمام کار، کارفرما (پیمانکار اصلی) نسبت به بتن ریزی اقدام نماید، با توجه به گزارشهای روزانه میتوان، تاریخ شروع بتن ریزی را تاریخ تحویل موقت پیمانکار جزء دانست حتی اگر، پیمانکار جزء، درخواست تحویل موقت ننموده باشد.
این نوشته به روز رسانی خواهد شد.